به وبسایت من خوش آمدید
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گرما رو توی جنوب حس کن و آدرس jonoob.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 1
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1




• کافر :من اصلا خدا رو قبول ندارم . اگه میتونی برام اثبات کن . • مسلمان : حوصله ی بحث داری ؟ شاید طولانی بشه . • ک :آره . مشکلی نداره . من گوش میدم . • م: قبول داری همه موجودات اطراف ما ناقص اند ؟ • ک :آره . • م: قبول داری موجود ناقص ، چون ناقصه نیاز به چیزهای مختلفی داره و اگه همینطوری بمونه و نیازش برطرف نشه ، نابود میشه ؟ • ک :یعنی چی ؟ • م: مثلا چون ما ناقصیم نیاز داریم به . . . • ک :از کجا ثابت می کنی ما ناقصیم ؟ • م: اگه ناقص نبودیم ، کامل بودیم ، درسته ؟ • ک :آره . • م: آیا موجود کامل ، به چیزی نیاز داره ؟ • ک :نه ، چون کامله . • م: حالا قبول داری ما به آب و هوا و خیلی چیزهای دیگه نیاز داریم ؟ • ک :معلومه که قبول دارم . • م: خب اگه ما کامل بودیم که نیاز به چیز دیگه ای برای زنده بودنمون نداشتیم . همین نیازمون نشونه نَقْصمونه . • ک :درست گفتی ، شرمنده وسط حرفات حرف زدم . • م: حالا ما که به اکسیژن مثلا نیاز داریم ، اگه با همین حالت نقص و نیاز داشتنمون بمونیم و اکسیژن به ما نرسه ، از بین میریم . • ک :همه موجودات اینطوری هستن ؟ حتی موجودات بی جان ؟ • م: آره ، مثلا اگه سنگ ، تو یه شرایط خاصی نباشه که به اون نیاز داره ، نابود میشه ؛ مثلاً اگه یکی از نیازهای سنگ دمای خاص و خشکی باشه ، پس اگه سنگ رو توی آب و توی دمای بالا مدتی بذاریم ، ممکنه تبدیل به خاک بشه ، یعنی دیگه سنگ نیست . • ک :خب ، حالا این چه ربطی به وجود خدا داره ؟ • م: حالا این موجودات ناقصی که برای رفع نقصشون به خیلی چیزها نیاز دارن ، به چه چیزی برای رفع نیازهاشون رجوع می کنن ؟ • ک :فهمیدم ، حتماً می خوای بگی به خدا رجوع می کنن. نه اصلا ؛ مثل این که تو بازار یکی میوه فروشه و یکی دیگه نونوایی داره و یکی هم گوشت فروشی ، پس نیاز همدیگه رو تو میوه و نون و گوشت ، برطرف می کنن ؛ یعنی میوه فروش و نونوا برا گوشت پیش گوشت فروش میرن و گوشت فروش برا میوه پیش میوه فروش و برا نون پیش نونوا ؛ حالا خودت یه کم فکر کن ، این جا همشون نیاز داشتن ولی نیاز خودشون رو خودشون برطرف کردن ؛ تو دنیا هم همینطوریه ، تمام موجودات ناقص و نیازمند هستن ولی خودشون یه مجموعه ای هستن که مثل بازاری ها نیازشون رو خودشون برطرف می کنن و نیازی به خدا ندارن . • م: خب موجودات نیاز های زیادی دارن ، شما فقط تو بحث تغذیه و غذا مثال زدی که نیازشون رو خودشون برطرف می کنن . ولی من یه مثال می زنم که جز خدا نمی تونه اون نیاز رو برطرف کنه . خب اگه اون نیاز به دست ما برطرف نشه پس چون نیازمون برطرف نشده باید از بین بریم ، پس حالا که زنده هستیم یعنی نیازمون برطرف شده ، خب ما و هیچ موجود ناقصی که نمی تونست این نیاز رو برطرف کنه ، پس خدایی باید وجود داشته باشه که این نیاز رو برطرف کنه وگر نه ما باید از بین می رفتیم . • ک :اون نیازی که میگی چه نیازیه ؟ • م: نیاز به علّت . یعنی نیاز به شخصی که ما و موجودات دیگه رو به وجود بیاره . • ک :این که مشخصه . ما از پدر و مادرمون متولد شدیم . پس علت هر یک از ما ، پدر و مادرمون باید باشه . • م: خب شما گفتی که یک مجموعه موجودات نیاز مند ، نیاز خودشون رو خودشون برطرف می کنن و نیاز به موجود کامل و خدایی نیست . حالا با توجه به همین صحبت اگه شخصی به نام «3» وجود داشته باشه که اسم پدرش «2» باشه و همین آقای «2» هم پدری داره به نام «1» . حالا طبق قانونی که خودتون گفتی که نیازهاشون رو خودشون برطرف کنن ، خب همشون نیاز به علت دارن ، علت آقای «3» کیه ؟ • ک :«2» . • م: علت آقای «2» چی ؟ • ک :«1» . • م: حالا می تونیم بگیم علت آقای «1» آقای «3» هست ؟ آقای «3» که هنوز به دنیا نیومده . • ک :این صحبت چه ربطی به گفته ی من داره ؟ • م: خودتون گفتین که یه مجموعه ی ناقص ، نیازهاشون رو خودشون برطرف کنن ، پس تو بحث نیاز به علت باید این سه نفر که پسر و پدر و پدر بزرگ هستن ، نیازشون رو تو بحث علت ، خودشون برطرف کنن . • ک :خب این قبول . ولی آقای «1» یه علت دیگه ای داره که پدرشه . • م: خب آخرش به کی می رسه . پدر این آقا ممکن پدر دیگه ای داشته باشه ، آخرش کیه ؟ • ک :خب آخری نداره دیگه . همینطوری میره بالا . • م: اگه این جوری باشه که آفرینشی صورت نمی گیره . شما فرض کن چند نفر برا مسابقه دو ایستادن ، اولی میگه تا دومی حرکت نکرده من حرکت نمی کنم ، دومی میگه تا سومی حرکت نکرده من حرکت نمی کنم . همینطوری هر کس می گه تا کناریم حرکت نکرده ، من حرکت نمی کنم . این صف هم نهایت نداره ، هر چی بری جلو تموم نمیشه . تو این حالت اصلا حرکتی صورت می گیره ؟ اصلا مسابقه شروع می شه ؟ • ک :نه . شروع نمیشه . • م: مثل این که یه زنجیر رو به صورت آویزون ببینی . خب میشه بگی این زنجیر به سقف یا جایی وصل نیست ؟ • ک :نه نمیشه گفت . • م: پس حالا که ما تو این عالم به همراه خیلی از موجودات زنده دیگه وجود داریم . پس آفرینش از یه جایی شروع شده . • ک :خب می خوای بگی اون خداست ؟ • م: آره . • ک :خب علت خدا چیه ؟ خودت گفتی هر موجودی نیاز به آفریننده و علت داره . • م: دقت کن . ما گفتیم موجودات ناقص هستن و برای رفع نقصشون نیاز به موجود دیگه ای دارن درسته ؟ • ک :بله . • م: بعد گفتیم یکی از نیاز ها نیاز به علته درسته ؟ • ک :بله درسته . • م: چون این موجودات ناقص هستن نیاز به علت دارن ، و باید به یه موجود کامل برسن که نیازشون رو برطرف کنه درسته ؟ • ک :بله . خب از کجا معلوم اون موجود کامل «خدا» باشه ؟ • م: ما اسمش رو میذاریم خدا شما هر اسمی میخوای بذاری روش بذار . • ک :خب ، جواب سوال من چی شد ؟ • م: چون این موجود که اسمش خداست ، کامله پس هیچ نقصی نداره ، درسته ؟ • ک :درسته . • م: و چون هیچ نقصی نداره ، پس نیاز مند نیست یعنی هیچ نیازی به هیچ چیز دیگه ای نداره ، درسته ؟ • ک :بله درسته . • م: خب نیاز به علت داشتن ، یک نیاز هست یا نیست . • ک :بله ، یک نوع نیازه . • م: خب ما گفتیم چون خدا کامله ، پس ناقص نیست و چون ناقص نیست پس نیاز مند نیست و چون علت بیک نوع نیازه و خدا به هیچ چیزی نیاز نداره ، پس خدا نیاز به علت نداره ، درسته ؟ • ک :حالا فرض کن نیاز به علت داشت ، اون موقع چه طور ؟ • م: اون موقع این موجود خدا نیست ، باید بریم بالا تر ببینیم به کدام موجود کامل می رسیم ، اون خداست .

+ نوشته شده در چهار شنبه 7 اسفند 1392برچسب:خدا,امام,پیامبر,اسلام,الله,اسلامی,ساعت 17:38 توسط محمد حسین |

صفحه قبل 1 صفحه بعد